سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ستاد نماز جمعه ابر کوه

آب زنید راه را هین که نگار می رسد


رهبر معظم انقلاب اسلامی در  سفر خود به استان یزد با مردم شهرستان ابرکوه دیدار کردند که روایت آن اینگونه است؛

 * سبز بود. پر از کاج و سرو که هیچ گاه رنگ خزان نمی گیرد.
این قرعه به نام شهر ما تا افتاد ........... خوش نامی او سر زبان ها افتاد
گفتند که اقبال ابرکوهی ها ......... سبز است که در مسیر دریا افتاد

 *دیگر نام شهر مشخص شده؛ ابرکوه. شهری که مردمانش مثل درختانش، بی خزان بودند و سبز.

 *شهرشان با یک سرو به قدمت 4 هزار سال معروف است و نیز یک قدمگاه امام هشتم (ع). بسیار مومن و انقلابی بودند و رهبر انقلاب اسلامی نیز در سخنانشان، دو موضوع باستانی بودن و ایمان را مورد اشاره قرار دادند.

 *از ساعت های اولیه صبح، ورزشگاه شهید پوراکبری ابرکوه مملو از جمعیت مردمان این شهر باستانی است؛ شهری که اهالی اش بسیار خوب تاریخشان را می شناسند و از اینکه بین تمامی شهرهای استان یزد، تنها آنها می توانند میزبان رهبر خویش باشند، به خود می بالند و برای استقبال میهمان عزیز خود، از روزهای گذشته سخت مشغول تدارک هستند.

 

 

*جالب آنکه در تمام برنامه هایی که تاکنون رهبر انقلاب اسلامی در استان یزد داشته اند، سربند و پرچم های زرد به وفور به چشم می خورد و البته گل شب بو نیز در ابرکوه، این استقبال را زیباتر کرده بود و در دست همه اقشار این شهر، به وفور یافت می شد و با سلیقه خودشان، این گلها را با نظم خوبی به حرکت در می آوردند که فرصت مناسبی برای تصویربرداران بود.

 

*از اهالی خبر، برگه های سفید می گرفتند. کنجکاو شدیم. اکثر نامه ها خلاصه بود به چند موضوع؛ خوش آمدی آقا، دوستت داریم و دهها جمله تشکر از تشریف فرمایی ایشان ... جداً که صمیمی و خونگرم بودند.

 

*عمری است برای دیدنت منتظریم. این جمله را در پایین جایگاه سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی با خطی زیبا نوشته بودند و اطراف ورزشگاه نیز با جملاتی از امام راحل در وصف مقام معظم رهبری و خوش آمدگویی، آذین بندی شده بود.

 *گاهی خبرنگاران دلشان می خواهد دوربین داشته باشند تا سهو قلمشان برای توصیف اشتیاق مردم و نیز آنهایی که به لحاظ ضعف بدنی امکان حضورشان به مراتب دشوار است، اینگونه جبران شود؛ اینجا بهترین محل برای استفاده از دوربین بود.

 *زمستان را بهاری کردی آقا .... به شهر من صفا آوردی آقا . نوجوانی به نمایندگی از هزاران نوجوان حاضر در مراسم، با لحن خوش این بیت ها را می خواند و مردم بیشتر و بیشتر به ساعتها خیره می شدند؛ حدود 10 صبح بود.

 *برای ظهور منجی بشریت دعا کردند و شاعری اینگونه می خواند که؛
لبهای کویری ابرکوه امروز .... صد بوسه به دستهای رهبر زده است

 *تعریف کرد که از روستاهای اطراف با پای پیاده آمده است. گفت که با جمعی از سالخوردگان روستایشان از سحر راه افتاده‌اند و در این هوای نامساعد، خودشان را به ابرکوه رسانده‌اند. غصه می خورد که چرا محل ایستادنش خیلی مناسب دیدن آقا نیست. دلم نیامد خلوتش را به هم بزنم و بیشتر سؤال کنم. نامش عباس بود. از وصف آن پیرمرد دیگر که به خاطر فشار جمعیت حالش بد شده بود اما تا آخر مراسم، نشسته بود و آقا را نگاه می‌کرد چیز زیادی نمی‌گویم.

 *10:15 دقیقه. ابتدا سکوتی در ورزشگاه حاکم می‌شود و ناگهان فریاد شادی بر می خیزد؛
ای گل سرخ و خوشبو ... خوش آمدی ابرکوه


این شعار را به همراه دیگر شعارهای مرسوم سر می دهند و آقا دعوتشان می کند به نشستن.

 khamenei832

*رهبر انقلاب اسلامی پس از شنیدن نکاتی چند از این شهرستان، سخنانشان را آغاز می کنند و در بیانات خود، چند آمار از جوان بودن این شهرستان و مشکلات آن اعلام می دارند که با صلوات و تکبیر مردم همراه می شود. همچنین از لزوم احساس مسئولیت بین مسئولان و خودباوری مردم سخن گفتند و دلایل اهمیت آنرا نیز تشریح کردند.

 *آقا در آخر نیز به خاطر تاخیری که ناشی از بارش برف و وجود مه در جاده به وجود آمد، از مردم عذرخواهی کردند. آنقدر جملات ایشان از صمیم قلب و مهربانانه بود که بغض بسیاری را ترکاند.

*در ابتدای این دیدار که در ورزشگاه شهید پوراکبری شهر ابرکوه برگزار شد، حجت الاسلام و المسلمین غفوری امام جمعه ابرکوه ضمن خوشامد گویی به رهبر انقلاب اسلامی، گزارشی از برخی مشکلات این شهر از جمله کمبود آب بیان کرد.

 *در حالی که شاید در بسیاری مراسم، به مناسبت حضور مهمان عزیزی، در ابتدای حضورش شیرینی پخش می‌کنند اما ابرکوهی ها در پایان مراسم نیز این کار را با ذوق و حرارت خاصی انجام می دادند، شورشان شیرین بود ...